بی شک یکی از عوامل بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی؛ خود انان هستند اما اینکه شخص فارغ التحصیل در چه مواردی مقصر است خود یک مقاله مفصل میطلبد که ان شاء الله در مورد آن مفصل مینویسم. البته تمام تلاشم را خواهم کرد که کلیشه ایی ننویسم و مکررات را بازگو نکنم. البته بیان آنچه ضرورت است و واقعیت دارد اجتناب ناپذیر است.
یکی از ده ها موردی که فارغ التحصیلان دانشگاهی در جذب خودشان به بازار کار مقصر هستند مرتبط میشود با عدم شناخت و جایگاه شان در بازار کار و نیازهایی که بازار کار ایران وجود دارد. بسیاری از فارغ التحصیلان دانشگاهی هیچ ایده ایی از نقش آفرینی آینده خود در جامعه و مسئولیتی که بایستی به عهده بگیرند در سر ندارند.
البته زمانی که از یک شخصی که اخیرا در کنکور پذیرفته شده یا پشت درهای کنکور در حال تلاش برای ورود به دانشگاه است سئوال میکنید چه برنامه ایی برای آینده دارید؟
با برنامه هایی روبرو میشوید که بیشتر ایده و آرذزو است تا برنامه !؟ و متاسفانه حتی این مورد در مورد دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاهی صادق است. فارغ از اینکه این ایده ه9ا و آرزوها یا به اصطلاح برنامه ها بیشتر جنبه فردی و شخصی دارد تا جنبه اجتماعی. مثلا یک دانشجو به دنبال کسب موقعیت اجتماعی بهتر،درآمد بیشتر، کار راحت تر و ... میگردد.این سخن به معنی قرار دادن همه فارغ التحصیلان زیر این چتر نیست. بخشی از تغییراتی که در جامعه مان مشاهده میکنیم نتیجه زحمات همین فارغ اغلتحصیلانی است که با برنامه و پشتکار وارد بازار کار شدند و از ایده و آرزو پلی برای موفقیت ساختند.
بخشی از اصلاحاتی که بایستی توسط خود دانشجویان و فارغ التحصیلان در بدنه قشر تحصیلکرده و خودشان اتفاق بیافتد اینست که بازتعریفی از نیازهای جامعه داشته باشند و به جای پذیرش نقش در جامعه فعلی به طراحی و شکل دهی نقش های جدید در جامعه و سوق دادن نیازهای فعلی جامعه به سمت پاسخ های تولید شده از سوی قشر تحصیلکرده همت کنند.
البته هر چه دایره این جامعه را بازتر و گسترده تر کنیم امکان طراحی نقش های جدید و ایفای نقوش جدید فراهم تر میشود و هر چه دایره این جامعه محدود و کم شود به همان میزان نقش آفرینی فارغ التحصیلان دانشگاهی و میزان اهمیتشان در جامعه کم رنگ تر میشود.
نیاز موضوعی چالش بر انگیز
هرم مازلو
نمونه هایی از بازتعریف نیازهای جامعه ایرانی در سالهای اخیر