

هر طرحی برای حصول به درجاتی از موفقیت نیازمند اصول و تدابیری ست. تدابیری که روش دستیابی به منابع و تخصیص درست آنها به مخارج و حوزه های مصرف را مشخص می کند. مادامی که در مورد منابع،مخارج و حوزه های مصرف اختلاف نظر هست و سبک های مختلف مدیریتی برخی را بر برخی ترجیح می دهند و برخی را زائد و دست و پا گیر می دانند؛ بررسی موارد مطالعاتی موفق حکایت از طراحی خاص و منحصر به فرد الگویی دارد که منابع و مخارج خاص خود را به شیوه های مختلف تبیین و معرفی می کند و متعاقب پیگیری های بعدی منابع،مخارج،منافع، روش ها و رویکردهای خود را تولید و بازنشر می کند. الگوی بومی موفقیت فقط و فقط از همین رهگذر است که بوجود می آیدو ابر طرح کیان کار اصول و چارچوب موفقیتش را در سه عامل «گفتمانی»، «مشارکتی» و «ملی» بودن طرح می داند. در ادامه مطلب به همین موضوع خواهیم پرداخت.
کیان کار؛ ابر طرح بخش خصوصی کشور در حوزه «آموزش و دانش» و «اشتغال دانش بنیان» است.
ایران عزیز با همه عظمت و فر و شکوه تاریخی و انسانی اش متاسفانه در حوزه های مختلف در جایگاه درخور و شایسته ای در جهان قرار ندارد. بیش از یک دهه رشد اقتصادی منفی(دهه 90 شمسی) ، طیف وسیع فارغ التحصیلان بیکار ، موضوع نا به سامان کسب و کار، معضلات روز افزون اجتماعی و فرهنگی و دهها خار چشم ریز و درشتی که بر هیچ کش پوشیده نیست هر روز و هر لحظه آزرده خاطرمان می کند.
در کنار کمبودها؛ بی انصافی ست که استعدادها و موفقیت های ریز و درشت کشورمان در عرصه های مختلف بین المللی دیده نشود.
آن «کمبودها و ضعف ها» و این «استعداد و توانمندی ها» ؛ ما را به عنوان یک برنامه ریز، طراح و مجری بخش خصوصی بر آن داشت تا ابر طرحی موسوم به «طرح کیان کار» با دو بال «آموزش، دانش و مهارت» و «بنگاه های کوچک و متوسط اقتصادی (SME) » طراحی و به عرصه عمل در آوریم. ابر طرحی که سه ویژگی خاص «گفتمانی»، «مشارکتی» و «ملی» دارد.
ما بر آنیم- در آستانه هزاره سوم میلادی و شکل گیری دنیایی جدیدی که در حال متولد شدن است - خودمان، طرح مان، سازمان طرح مان و حتی کشور را به سمت تبدیل شدن به یک قدرت بین المللی به پیش ببریم. قدرتی که از ذات، ماهیت، تاریخ و فرهنگ خودمان سرچشمه بگیرد و بس!؟ (توسعه به سبک ایران).
در بررسی توفیق کشورهای صنعتی و پیشرفته ، کند و کاو در توفیق طرح ها و حتی کنکاش در علل موفقیت شرکت های پیشتاز بین المللی چند نکته شاخص و مشهود وجود دارد:
اول آنکه الگوی توسعه و پیشرفت هر یک از این موارد فوق الذکر؛ منحصر به فرد و یکتا ست.
شاید عوامل مشترکی همچون سخت کوشی، بهره گیری از نقاط قوت و پرداختن به کار متناسب با آنها و توانمندی ها، تکیه به قوه ابتکار و خلاقیت و ده ها عامل ریز و درشت دیگر در موفقیت یکایک این موراد مطالعاتی نقش داشته باشد اما برنامه و الگوی هر یک متناسب با شرایط، توانمندی ها و مقتضیاتی ست که آنها دارند و دقیقا اختلافات و رویکردها و توصیه های تجویزی متفاوت و گاها متناقض همین اشخاص، سازمان ها و کشورها است که کسانی را که به دنبال پیشرفت هستند دچار انحراف و خطا می کند.
جمیع عوامل مشترک و اختلافات افراد،سازمان ها و کشورها موفق یک مورد خاص را نمایان می سازد الگوهای موفقیت هر یک از این موارد مطالعاتی کاملا «بومی و منحصر بفرد» است.
مورد دوم؛ پرداخت همه جانبه و گسترده به موضوع ماموریت در نظر گرفته شده برای رسیدن به قله های پیشرفت است و این امر مهم میسر نیست جز با تولید و نشر گفتمانی.
به بیان ساده افراد،کشورها، شرکت ها و سازمان های موفق بین المللی برای رسیدن به موفقیت گفتمان خاص خود را تولید می کنند. از کشورهای مغرب زمین پیشرو در عرصه های جهانی تا شرکت هایی مثل اپل، مایکروسافت و تویوتا و حتی نمونه های بومی کشور خودمان – همان هایی را که به صورت عامیانه در کسب و کار یا پیاده سازی یک طرح موفق می دانیم- همگی بر تولید گفتمانی خاص فعالیت هایشان را به پیش برده اند. گفتمان است که پیوست و دنباله فرهنگی ایجاد می کند و همان دنباله فرهنگی ست که «فرهنگ سازمانی یا ملی» را می سازد و فرهنگ این لایه رقیق انسانی در تمامی سطوح نظام های انسانی به نحوی خودش را نمود و بروز می دهد. از عرصه اقتصاد گرفته تا عرصه روابط اجتماعی و حتی سیاسی.
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |