طرح کیان کار و رفع موانع یک اشتغال پایدار

menusearch
kianekar.com
۱۴۰۱/۳/۲۹ یکشنبه
(0)
(0)
طرح کیان کار و رفع موانع یک اشتغال پایدار
طرح کیان کار و رفع موانع یک اشتغال پایدار

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

 

 

غفلت از عوامل مهم دخیل در بیکاری آشکار و پنهان فارغ التحصیلان دانشگاهی

 

هر وقت سخن از بیکاری فارغ‌التحصیلان دانشگاهی می‌شود تمام توجهات به یک سمت‌وسو معطوف می‌شود: مهارت و مهارت‌آموزی فارغ‌التحصیلان دانشگاهی!؟

این در حالی است که موانع اشتغال فارغ‌التحصیلان و دانش‌آموختگان دانشگاهی به‌مراتب بیشتر از یک تک مؤلفه مهارت و مهارت‌آموزی آنان است. بلاشک مهارت آموزی دانش‌آموختگان و میزان مهارت یا عدم مهارت آنان در کسب و احراز موقعیت‌های شغلی در جامعه مؤثر است اما این‌که آن مهارت مترادف با چه توانمندی‌هایی است جای سوال و پرسش بسیار دارد.

 

بسیاری از کارشناسان مهارت را مترادف با آموزش‌های فنی و حرفه‌ای می‌دانند درحالی‌ که آموزش‌های فنی و حرفه‌ای یکی از مهارت‌هایی است که دانش‌آموختگان دانشگاهی می‌بایستی به آن مجهز باشند در کنار این مهارت مهارت‌های دیگر و مهم‌تری وجود دارد که جامعه و اشتغال امروز جامعه به آن احتیاج دارد من‌جمله مهارت تیم‌سازی مهارت حل مساله مهارت ارتباط و ارتباط‌گیری مهارت ارتباطات و ارتباط‌گیری مهارت شناخت و روش‌های حل مسئله و ده‌ها مهارت دیگر که بایستی یک فرد فرهیخته را از یک فرد عامی جدا سازد.

 

علت العلل بیکاری دانش آموختگان: رشد نامتوازن دانشگاه ها

 

مادامی‌که دانشگاه‌های ایران به‌صورت کمی در دهه هشتاد رو به تزاید گذاشت و طیف وسیع جوانان ایرانی وارد دانشگاه‌ها و سپس فارغ‌التحصیل شدند متأسفانه و با توجه به شرایط شاهد رشد کیفی و کیفیت آموزش عالی در ایران نبودیم و همین امر باعث شد طیف وسیع فارغ‌التحصیلان علاوه‌بر ورود حجم و طیف وسیعی از فارغ‌التحصیلان به بازار کار نیازمندی‌های بازار کار توسط آنان نیز پاسخ داده نشود ازاین‌رو در تحلیل چرایی این عدم پاسخگوئی و نیاز کارشناسان به آسیب‌شناسی و سپس در ادامه آسیب‌شناسی به مقوله مهارت و مهارت‌آموزی توجه کرده‌اند درحالی‌که می‌توان از عوامل دیگری همچون

یک کاستن مهارت و کاهش دادن سطح مهارت صرفاً به مهارت‌های فنی و حرفه‌ای دو عدم توجه به نیاز بازار سه عدم توجه به تجربه‌اندوزی و تحقیق در عمل یا تفکر عملی چهار عدم تناسب شرایط اقتصادی جامعه و ظرفیت‌های اقتصادی ظرفیت‌های اقتصاد ایران با نیازمندی‌ها و ده‌ها مورد دیگر اشاره کرد به‌عنوان مثال تجربه شغلی یکی از موانع اشتغال فارغ‌التحصیلان دانشگاهی است

 

عامل توفیق رشته های علوم پزشکی : همراهی و همگامی تحصیل با شغل و وظایف شغلی

 

مادامی‌که دانش‌آموختگان رشته‌های علوم پزشکی از قبیل پزشکان پرستاران قشر مامایی دندان‌ساز داروساز هم‌زمان با تحصیل دوره‌های آموزشی و عملیاتی را در بیمارستان‌ها و درمانگاه‌ها طی می‌کنند دانش‌آموختگان رشته‌های فنی و مهندسی دانش‌آموختگان رشته‌های علوم انسانی هنر و زبان‌های خارجه و سایر رشته‌ها صرفاً و صرفاً محیط دانشگاه را تجربه می‌کنند و عملاً هیچ‌گاه حتی با محیط کاری آشنائی نسبی ندارند این تفاوت در مهارت‌آموزی و تجربه‌اندوزی بین آموزش عالی پزشکی و آموزش عالی سایر رشته‌های دانشگاهی تا حدی به متولیان امر برمی‌گردد مادامی‌که رشته‌های علوم پزشکی تحت نظارت وزارت بهداشت درمان آموزش پزشکی هستند و برای آموزش علوم پزشکی که یک علم تجربی محض شناخته می‌شود بیمارستان‌های آموزشی در سراسر کشور تجهیز شد و گروه‌های مختلف دانشجویان در رده‌های سنی مختلف در رده‌های تحصیلی مختلف با محیط عملی و عملیاتی و شغلی خود از ترم‌های دوم به بعد آشنا می‌شدند.

 

 

دردهای کهنه آموزش عالی در ایران و غفلت از ماموریت تربیت کارشناس خبره

 

آموزش عالی ما صرفاً به دانشگاه‌ها محدود شد دانشگاه‌هایی که حتی در تامین نیازهای اقتصادی‌شان یا به بودجه دولت وابسته بودند یا به بودجه دانشجویانی که به‌عنوان شهریه پرداخت می‌کردند یا در بهترین حالت از عایدی خیرین استفاده می‌کردند این در حالی است که می‌توان برای دانشگاه‌ها نیز مشابه دانشگاه‌ها و دانشکده‌های علوم پزشکی منابع شغلی و منابع دیگری را در نظر گرفت برای رفع نقیصه این آموزش عالی و دانشگاه‌ها کارهای مقطعی گوناگونی از ایجاد و تاسیس دفتر ارتباط با صنعت دانشگاه تا شکل‌گیری کنسرسیومی از دانشگاه‌ها و شرکت‌های دولتی خصولتی و خصوصی برای انجام کارهای عملیاتی صورت گرفت کنسرسیوم معدنی که در آن دانشگاه شاه‌رود فعالیت داشت یکی از این کنسرسیوم هاست علی‌رغم همه تدابیر اندیشیده شده بایستی پذیرفت که تحقق این امر نیازمند سرمایه‌گذاری وسیع است ضمن این‌که همچنان در برقراری ارتباط دانشگاه‌های تحت آموزش عالی با صنعت بخش خدمات و سایر بخش‌های اقتصادی کشور نقیصه‌های فراوانی وجود دارد.

 

ضمن آنکه نباید فراموش کرد دانشگاه‌های علوم پزشکی عملاً متولی بیمارستان‌های آموزشی هستند این مدل به‌هیچ‌وجه من الوجود قابل پیاده‌سازی در بخش صنعت، خدمات و در کل آموزش عالی کشور نمی‌تواند باشد زیرا دانشگاه‌های علوم پزشکی و بیمارستان‌های آموزشی عملاً جزء یک سیستم بسته هستند که هر کدام المان داخل این سیستم و نظام محسوب می‌شوند که متولی این نظام عملاً وزارت‌خانه بهداشت درمان و آموزش پزشکی است منابعی که خرج درمان پیشگیری آموزش می‌شود عملاً در یک نظام بسته عوامل و المان‌های مختلفی را به وجود می‌آورد که بیمارستان یکی از این عوامل و دانشگاه عامل دیگری از آن عوامل است.

 

درحالی‌که برای رشد و بالندگی آموزش عالی بایستی این دانشگاه‌ها و آموزش عالی کشور با بخش عمومی و کلی اقتصاد ارتباط برقرار کنند ارتباطی که به‌نظر می‌رسد تا سال‌های سال و شاید تا دهه‌های آتی ممکن و میسر نباشد.

 

بنابراین اگرچه دانش‌آموختگان آموزش عالی نیازمند کار در محیط عمل و تلفیق علم و عمل هستند در عمل و درواقع امکان پیاده‌سازی الگوی دانشکده‌های علوم پزشکی و آموزش علوم پزشکی در سایر آموزش دانشگاه‌ها و آموزش عالی وجود ندارد

 

 

کیان کار : طرحی با یک الگوی بومی و قابل اجراء برای اشتغال پایدار دانش آموختگان

 

طرح کیان کار سعی می‌کند این الگو را به‌صورت عینی و عملیاتی پیاده‌سازی بکند ارتباط با دانشگاه از یک‌سو و ارتباط با دانشجو و دانش‌آموختگان از سوی دیگر ارتباط با اساتید از سوئی ارتباط با جامعه اقتصادی و بخش عمومی اقتصاد از سوی دیگر و پیوند دادن این عوامل در قالب تعریف یک نظام کاری و علمی نظام دانش بنیان کاری یکی از وظایفی است که طرح کیان کار عهده‌دار شده‌است هیچ راه منطقی برای مجرب کردن یک دانش‌آموخته دانشگاهی خارج از محیط عمل و پذیرش مسئولیت‌های شغلی وجود ندارد الگویی که مراکز آموزش فنی و حرفه‌ای تا به امروز طی کردند و پیاده‌سازی کرده‌اند بدین نحو که و معادل‌سازی میزان مدت حضور کارگاهی یا میزان مدت آموزش فنی و حرفه‌ای معادل‌سازی با سال‌های تجربی کار مهارت آموخته می‌شود نیز یکی دیگر از طرح‌ها و پروژه‌های شکست‌خورده سال‌های گذشته‌ در حوزه تجربه گرایی آموزش است